به مناسبت غائله ملی کوروش کمپانی و اعتراض بیش از هزار و پانصد مالباخته تذکار چند نکته خالی از لطف نیست:
یک؛ معلوم نیست چه بر سر دین و دیانت مردم ما آمده است که هر روز از این باغ بری میرسد و خبر بالا کشیدن میلیاردها مال و منال جمعی عموما بینوا گوش را میخراشد!
هنوز گرمای خبر ماجرای تلخ چای دبش و غارت از ثروت عمومی چند موسسه مالی معروف پایان نیافته که خبر تلخی دیگر روح و روان را میآزارد!
معلوم میشود اگر عدهای با کمک دولتمردانی بسیار خدوم! و البته امانتدار! مال انبوهی از مردم را میربایند، برخی دیگر نیازی به این همه راه ندیده و مستقیما دست به جیب بینوایانی در متن جامعه دراز میکنند!
گویا این کشور همان کشور با فرهنگ درستی و راستی چند هزار ساله نیست! گویا این شیادان ابلیس صفت باور ندارند روز داوری! گویا نمی دانند که: سرای این جهان سرسری نیست / زمین و آسمان بیداوری نیست!
دو؛ رخدادهایی از این دست فارغ از دهها پدیده اجتماعی و فرهنگی، نشانه آشکاری از اقتصاد بس بیمار کشور دارد. اقتصاد تورمزا و بر باد دهنده ارزش پول ملی و فلاکتآفرین برای طبقات ضعیف جامعه که آنان را وا میدارد هر چند از گاه سرمایه سرگردان و گاه بس اندک خود را به این و آن دزد سرگردنه بسپارند و خود بر باد رفتن آن را نظاره کنند!
تا زمانی که نظام مالی و پولی کشور همین وضعیت تلخ و تلخکامی را به همراه داشته باشد، استمرار رفتارهای مخرب اجتماعی اجتنابناپذیر خواهد بود. آیا گذار نزدیک به نیم قرن از یک نظام سیاسی، برای اصلاح مهمترین رکن و پایه حکومت؛ یعنی نظام اقتصادی و پولی، زمان کافی نیست؟!
سه؛ کارنامه نکوهشبار شماری از چهرههای مشهور عرصه هنر و ورزش برای چندمین بار در این ماجرا خودنمایی کرد. چرا آنان از نامدار عرصه مروت و مردانگی؛ یعنی مرحوم تختی درس نمیگیرند که در انزوای سیاسی تحمیلی بر او و در روزگار فقر و فاقه، پیشنهاد مبلغ گزاف یک شرکت برای حک تصویر او بر شیشه عسل را نپذیرفت به این دلیل که او خود را مراد و الگوی مردم امثال خانیآباد میداند که شاید سالی رنگ عسل را نمیبینند!
آنان خوش باشند که به یمن موهبت الهی توان و هنری از خود بروز دادهاند و اینک فرصت عمر را فرصت درو کردن و پارو کردن مال و منال میانگارند!
برای بسیاری از این مدعیان شهرت و آوازه، چگونگی و برآیند رفتار و رویه چندان اهمیتی ندارد! آن چه مهم است رقم پیشنهادی است! این رقم همیشه تاریخ کارها کرد، خونها ریخت و آبروها بر باد داد! نکند برای چند درهم و دینار بیمقدار، ننگ دنیا و عار آخرت در کارنامه ها ثبت گردد!
مکن کاری که بر پا سنگت آیو / زمین با این فراخی ننگت آیو
به روزی که نامه خوانان نامه خوانند / تو را از نامه خواندن ننگت آیو