حوزه علمیه و خطر استحاله فرهنگی

مدرسه فیضیه

می‌دانیم که خداوند بر اساس آیه «نفر» پدیده حوزه علمیه را بنیان نهاد که بر اساس آن باید از هر تیره و تباری شماری برای تحصیل علوم الهی و کسب فقاهت در دین به‌سوی مراکز علمی کوچ کنند و پس از تفقه مسئولیت سنگین انذار مردم را بر عهده گیرند. کاری از حوزه خواسته شده در مرحله فرودین همان کار پیامبران است؛ یعنی از حوزویان در هر سطح علمی خواسته شده تا به میزان کسب دانش، در میان مردم منطقه خود بروند و مردم را به ایمان و عمل صالح دعوت کنند.

باید پرسید بعد از گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی چه حال و وضعی بر حوزه‌های علمیه حاکم شده است و آیا آنان از عهده انجام مسئولیت خود برآمده‌اند؟

شماری از واقعیت‌های تلخ که در حال حاضر در محط و محیط روحانیت مشهود است، به شرح ذیل است:

یک؛ به عکس دوره‌های نه چندان دور که میان زعامت حوزه با بدنه آن پیوند عمیق روحی، عاطفی و معنوی وجود داشت و در پی آن به عنوان مثال ضریب نفوذ آیت الله بروجردی تا آلمان گسترش می‌یافت، در حال حاضر چنین پیوند عمیق و تاثیرگذاری میان زعیمان حوزه با بدنه حوزه چندان به چشم نمی‌آید.

دو؛ بخش عمده مطالعات و تحقیقات اهالی حوزه همچنان به اموری می‌گذرد که عموماً دردی از جامعه درمان نمی‌کند و برآیند آنها تنها به کار خود حوزویان می‌آید؛ یعنی خود می‌نویسیم تا خود بخوانیم!

سه؛ بخش انذار جامعه و تبلیغ چهره به چهره روز به روز رو به کاستی و کاهش است؛ به حدی که بسیاری از مساجد کشور بدون حضور یک فاضل یا عالم حوزوی رها شده است؛ یا به امامت و وعظ و خطابه افراد غیر حوزوی واگذار شده است!

چهار؛ با ارتحال بسیاری از عالمان تاثیرگذار، بسیاری از شهرها از حضور و وجود عالمان الهی و ربانی تهی شده است و گاه مراکز استان‌ها که شاهد صدها هزار متوطن است، از حضور حتی یک عالم برجسته و تاثیر گذار بی‌بهره مانده است!

پنج؛ ورود علاقه‌مندان به علوم اسلامی و ثبت نام برای تحصیل در حوزه‌ها در این چند سال اخیر به شدت کاهش یافته و گاه خبر می‌رسد که در برخی از استان‌های پر جمعیت، تعداد ثبت نام کنندگان به بیست نفر هم نمی‌رسد!

شش؛ فقدان برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی جامع در عرصه‌های آموزش، پژوهش، تبلیغ حوزه و از همه مهم‌تر رها کردن حوزویان با مشکلات شکننده مالی آن هم در فضای پرتورم کنونی کشور، شمار زیادی از حوزویان را از پرداختن به کارهای اصلی بازداشته و آنان را به اموری گاه نه‌چندان خوشایند همچون کسب درآمد از طریق اسنپ واداشته است!

هفت؛ فضای پر التهاب جامعه و موج خواسته و ناخواسته گریز از روحانیت که در سال‌های اخیر به ویژه پس از ماجرای حجاب شدت یافت و به پدیده‌های تلخی همچون آزار و مزاحمت و ضرب و جرح شماری از حوزویان انجامید، خود بستر تلخی را برای فاصله‌گرفتن شماری از حوزویان از حوزه و لباس روحانیت فراهم آورد.

این دست از آفت‌ها و آسیب‌ها که وجود و بلکه گستردگی آنها غیر قابل انکار است و تنها می‌توان درباره میزان آن اظهار نظر کرد، زنگ خطر را برای هر خیرخواهی به صدا در می‌آورد و راستی باید پیش از آن که حوزه نقش انذار و هدایتی خود را از دست بدهد و محیط هدایت و تربیت به کسانی واگذار شود که نه دل به خدا می‌دهند و نه معنویت، چاره‌ای اندیشید.