در این که سراسر وجود عموم حوزویان از عالمان طراز اول حوزه گرفته تا طلابی که تازه قدم در مسیر علمآموزی میگذارند، لبریز و لبالب از عشق و شیدایی به حضرت حجت (روحی فداه) است، جای هیچ تردیدی وجود ندارد. آنان به درستی صاحب اصلی حوزههای علمیه را، آن حضرت میدانند و باور دارند که حامی، مراقب و پشتیبان اصلی این نهاد هزار و چهار ساله آن حضرت است.
اما بسیاری از حوزویان به ویژه فضلا و طلاب جوان از خود میپرسند که به راستی امام عصر سلام الله علیه از آنان چه انتظاری دارد و آنان چگونه میتوانند انتظار آن حضرت را برآورده ساخته و رضایت قلبی ایشان را جلب کنند؟
در پاسخ به این پرسشِ بسیار مهم و به استناد آن چه از اهل بیت علیهم السلام در این باره رسیده است، به سه نکته اشاره میکنیم:
جهاد معنوی؛ مقصود از جهاد معنوی مبارزه پیوسته با نفس و هواهای نفسانی و پاک و پیراسته ساختن سراپرده جان از هر گونه رذایل نفسانی و اخلاقی است.
باری، در برابر همه رویکردهای جاری آدمیان که تمام خواهش و خواسته آنان در حفظ سرمایه دنیوی و افزودن آن و دستیابی به لذایذ بیشتر و افزونتر در حیات مادی است، از عالم دین خواسته شده تا نفس خود را بزرگترین دشمن خود بداند و در برابر تمایلات بیحد و اندازه آن؛ جز در موارد مشروع و البته در حد اقتضای نیاز، بایستد و یکسره به جهاد با نفس خود ملتزم باشد.
نتیجه چنین مجاهدتی آن است که در هیچ رفتار و رویهای منیّتی را راه نمیدهد و هیچ پاداش و پیوستی جز رضایت الهی را نمیطلبد و دستافشانی خلایق یا مرده باد آنان تاثیری در اندیشه و منش او نمیگذارد.
التزام به عبادت مستمر، نوافل یومیه و نماز شب، تلاوت پیوسته قرآن، روزه و سحرخیزی و ذکر و یاد الهی، بخشی از بروندادهای رفتاری چنین رویکردی است تا آن پایه که فرمودند باید به گونهای باشید که در شهرتان کسی از شما در تقوا و دیانت برتر نباشد!
پیداست که جهاد معنوی از همه آحاد مردم خواسته شده است، اما خواستن آن از عالمان دین از هر جهت آکد و موکد است؛ زیرا آنان نقش پیشوایی معنوی مردم را بر عهده دارند.
جهاد علمی؛ در کنار جهاد معنویِ ویژه، آن چه حوزویان را از سایر مردم متمایز میسازد، برخورداری آنان از دانش دینشناسی و فهم و فقاهت در دین است؛ یعنی آنان در مسیر یا در پایانه راهی قرار دارند که میتوانند به منابع دینی مراجعه کرده و گزارههای مورد نظر خداوند و اولیای دین را از آنها استخراج کرده و در اختیار جهانیان قرار دهند.
برای چنین هدفی متعالی، دانش گسترده و تفقه در دین لازم است و از این جهت است که به کوچیدن برای کسب دانش دینی تاکید شده و اعلام شده است که همه ذرات هستی و حتی ماهیان دریا برای طالب دین طلب استغفار میکنند.
از سویی دیگر، معاندان و بدخواهان دین، از هر سو در صدد تخریب بنیادهای دینی و سست کردن باورهای مردماند؛ آنان میخواهند باور مردم به خداوند، قیامت، پیامبران، پیامبر اکرم یا اهل بیت علیهم السلام را از آنان سلب کنند. برای نقد شبهات آنان و دفاع از سنگرهای اعتقادی مردم و حفظ باورهای آنان، جهاد علمی مستمر و طاقتسوز لازم است؛ همان جهادی که در طول سدههای گذشته از سوی عموم عالمان فرازمند حوزه شاهد بوده و هستیم.
جهاد تبلیغی؛ جهاد تبلیغی بدان معنا است که یک عالم دین در کنار جهاد معنوی و علمی، بسان پیامبران الهی به نقش انذار و تبشیر مردم اهتمام تام داشته باشد و بکوشد با زیستن با مردم و در کنار مردم و از رهگذر روشهای سنتی؛ همچون مسجد و محراب یا از رهگذر شیوههای نوین؛ همچون فضای مجازی، آموزههای تابناک دینی را با زبانی ساده و تاثیر گذار به گوش مردم برساند.
یعنی چنان نباشد که بیخبر از فراز و فرود باوری و رفتاری مردم و راهیافت صدها آسیب و آلودگی حتی در میان دینداران، بسان عابدان تنها در فکر بیرونکشیدن گلیم خود از آب باشد! و عمری مستغرق در مباحثی باشد که نه چندان به کار دین مردم میآید و نه چندان به کار دنیای آنان!
عالم دین باید خود ساده بزید و غمخوار مردم باشد و برای درمان فقر، فاقه و مشکلات روحی و روانی مردم چارهاندیشی کند و خود را به رنج و زحمت اندازد.
سخن آخر: به یاد داشته باشیم که اگر حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف به امثال شیخ مفید عنایت تام داشته و در نامهای خطاب به شیخ مفید، از او با عناوین مانند: سَدید، ولیِّ رشید، دوستدار مخلص در دین و کسی که در ولایت مخصوص به یقین شده است، خطاب فرمود، یکی از دلایل آن اهتمام شیخ مفید به جهاد در سه عرصه پیشگفته است؛ چنان که درباره وی چنین گفتهاند:
شیخ مفید بسیار صدقه میداد، فروتن بود، بسیار نماز میخواند و روزه میگرفت و لباس خشن بر تن میکرد. او شبها کم میخوابید و بیشتر وقتش صرف مطالعه و نماز و تلاوت قرآن و یا تدریس میشد.