همه میدانیم که اقتصاد ایران در چند دهه متوالی با ضعف و بیماری شدید همراه است. سه عامل مهم ذیل بیشترین نقش را در این زمینه داشته و دارند:
- تحریم های مستمر ظالمانه؛
- سوء استفاده شمار زیادی از سرمایه داران و دلالان بازار؛
- سوء مدیریت ها و بلکه خیانت شماری از مدیران؛ که اختلاس چند میلیاردی اخیر از نمونه های مکرر آن است.
این امر نتایج تلخی را در عرصه اقتصاد در پی داشته و دارد که نمودهای و نمونههای ذیل از جمله واقعیت های کنونی جامعه است:
- کاهش ارزش پول ملی
- تورم بالای چهل درصد و در نتیجه چند برابر شدن قیمت مسکن و …
- کوچک شدن سفره مردم و …
حسب آمار اعلام شده چند ده هزار طرح ملی نیمه کاره در کشور وجود دارد که عموما در حال فرسایش و فرسودگی کامل پیش میروند. طرح های بزرگ اقتصادی با کندی و تاخیر چند ده ساله پیش میروند. به عنوان مثالی کوچک؛ مصلای بزرگ تهران و فرودگاه امام خمینی چند ده سال است که نیمه کاره ماندهاند و هم چنان باید سال ها چشم به انتظار تکمیل آنها نشست!
این در حالی است که در کشور همسایه ما ترکیه؛ مسجد بزرگ چاملیجا و فرودگاه بسیار بزرگ استانبول در زمانی کمتر از چند سال افتتاح شدهاند. پیداست که خدمات و کوششهای مستمر انجام یافته در این سالها به ویژه تلاش مضاعف دولت کنونی از هر جهت قابل ستودنی و قابل تقدیر است. از این جهت رشد و شکوفایی کشور به همت دانشمندان جوان آن در عرصه های مختلف خود نمایی میکند.
اما باید دید فاصله وضعیت موجود با وضعیت مطلوب چه میزان است؟! باید اذعان کرد که جهان به سرعت در حال رشد و بالندگی است و طرحهای عظیم و کلان و پروژه های ملی و جهانی یکی پس از دیگری در اطراف ما و در جهان در حال انجام است.
اما انرژی اصلی ما در این میان صرف اموری میشود که پیوسته مانع پیگیری گامهای بلند و بنیادین است. مَثَل ما مثل همان قهرمان فیلم گلادیاتور است که با بیپروایی و شهامت ستودنی برای مبارزه با امپراتورِ قدر قدرت پا به میدان می گذارد، اما از بیرون و درون خنجرهای زهرآگین خیانت بر بدن او وارد شده و توان او را برای مبارزه می گیرد و او با این حال بر ادامه چنین مبارزه ناجوانمردانه ای اصرار می ورزد!
اگر به هر دلیل بر سیاست ادامه چنین مبارزه نابرابری ادامه میورزیم و توان ما با خنجر دشمنان بیرونی پیوسته فروکاسته میشود، بدور از درایت است که راه رخنه ورود خنجرها را از درون بر خود باز بگذاریم! اختلاسها توسط مدعیان دینداری و انقلابیگری و غارتها توسط ابرثرتمندان سیر ناپذیر بازار؛ دو اختاپوس درونی هستند که پیوسته بر پیکر پر خون این نهضت اسلامی و برخاسته از خون پاک صدها هزار شهید، زخم کاری می زنند!
زخمهایی که فروکاستن شدید اعتماد عمومی از جمله برآیندهای تلخ و تکان دهنده آن است! اینک ما خوشحالیم که هر از چند گاه یکی از این خنجرها را شناسایی و به دست عدالت میسپریم که البته جای خوشحالی دارد!
اما باید پرسید که آیا کسی در این میان میداند در کنار چند دشنه خیانتِ کشف شده، چند هزار یا چند صد یا چند ده خنجرهای زهر آگینِ خیانت همینک و در شبانه روز در کارند تا جانی چندان از این بدن بیمار باقی نماند؟!
چرا چشمها و دستهایی که اداره کشور در اختیار آنان قرار دارد، بسیار سریعتر، کاریتر، جدیتر، آشکارتر و بیپرواتر وارد میدان نمیشوند و از یک سو تمام رخنه ها را نمیبندند و از سویی دیگر طبل رسوایی همه خیانت کاران خُرد و کلان را یک باره به صدا نمیآورند که برای همیشه با یک خانه تکانی اساسی، گلادیاتور میدان مبارزه نابرابر، حداقل تنها از یک جهت خود را آماج تیرهای بلا سازد؟!
از خداوند مهر گستر میطلبیم که به یُمن همه بندگان صالح خود که قریب دویست سال اخیر برای صلاح و سداد این کشور شیعه از همه توشه و توان خود بهره جستند، همه موانع رشد و بالندگیِ کشور را کنار زند و ایران عزیز را به عنوان الگوی شایسته مدیریت الهی بر قله فرازمندی و سربلندی رهنمون گردد!
بمنه و کرمه
علی نصیری، شب دوشنبه، سیزدهم آذرماه ۱۴۰۲