انتشار کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار»

اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار

به لطف الهی انتشار کتاب «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» جدید ترین اثر استاد علی نصیری که حاصل دو سال پژوهش مستمر است، در ۲۵۷ صفحه با قطع وزیری میسر شد.

در بخشی از مقدمه کتاب چنین آمده است:

نگارنده با توجه به کاستی های روش های سه گانه اجتهاد، به رغم همه احترام به این روش ها و اذعان به ضرورت پاسداشت همه خدمات علمی مدافعان آنها، خود به روشی دیگر؛ به عنوان «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» اعتقاد دارد که بر أساس آن در مرحله نخست، متن روایات بر أساس کتبی همچون وسائل ‏الشیعه مورد توجه قرار می‏گیرد و در کنار تخریج، بررسی سندی و متنی و استخراج مدالیل روایات، در مرحله دوم؛ آراء فقهی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته و در نهایت استنتاج فقهی ارایه می‌گردد. برای این روش را برگزیده است.

بر اساس این روش، نخست تخریج هر روایت ارایه می گردد؛ یعنی همه مصادر اولیه آن روایت در کتب اربعه و تفاوت نسخه ها و طرق سند مورد بررسی قرار می گیرد، سپس سند روایت با توجه به برآیند دیدگاه رجالیان مورد واکاوی قرار می گیرد. در مرحله سوم مدالیل و مفاهیم هر روایت با تقطیع فقرات آن بررسی شده و در مرحله چهارم تحلیل نهایی از هر روایت ارایه می گردد. آن گاه در پایان روایات هر باب، نتایجی که از بررسی آحاد آن بدست آمده، مورد مداقه قرار می گیرد و در آخرین مرحله آراء اهم فقیهان به ویژه با نگاه تطبیقی با مدالیل روایات بررسی می شود.

نگارنده پس از مدتی درنگ و تامل در روش های فقهی رایج، تدریس دروس خارج فقه در حوزه علمیه قم خود را بر مبنای همین روش پی گرفته و از سال ۱۳۹۰ تا کنون؛ یعنی طی ده سال گذشته، کتاب شریف وسائل الشیعه را بر اساس این روش و با عطف توجه به دو بخش عبادات و معاملات، مبنای کار خود قرار داده و معتقد است که کاربست روش «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» حداقل از سه جهت اهمیت و بلکه ضرورت دارد: 1. تاکید اهل بیت (ع) بر نقش روایات در فرآیند اجتهاد؛ 2. نقش «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» در فهم صائب دین؛ 3. بستر سازی روش «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» برای فقه اکبر.

به این معنا که واکاوی شماری از روایات نشان می دهد که اهل بیت (ع) بیش از هر روش دیگر، بر توجه کامل و جامع به روایات در فرآیند اجتهاد تاکید دارند؛ زیرا آنان از عالمانی که از عهده «روایت» و «درایت» برمی آیند، به عنوان مراجع علمی مردم یاد کرده اند و این امر در روش اجتهادی «روایت محور و فقاهت مدار» کاملاً مشهود است.

از سویی دیگر، «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» از دو جهت می تواند در فهم صائب دین تاثیر گذارد: 1. ممانعت از جهت گیری نادرست ذهنی؛ 2. تاثیرگذاری در جهت گیری صائب ذهنی؛ زیرا فقهیی که پیش از مطالعه آراء و انظار فقهی، خود به طور مستقیم به سراغ آیات و روایات می رود، به فهم صائب تر و استوارتری از آموزه های دین دست می یابد؛ چنان که بازخوانی همه روایات یک باب و ارایه برآیند و نتایج مدلولی در ذیل هر روایت، به فقیه کمک می کند تا برآیند مدالیل هر یک از روایات را در مقایسه با یکدیگر مورد توجه قرار دهد و از نتایج آنها در ترسیم برآیند نهایی روایات و در دسته بندی آنها یاری جوید.

از سویی دیگر به رغم آن که شواهد متعددی در آیات و روایات وجود دارد که نشان می دهد مراد از فقه مورد نظر در متون دینی، «فقه اکبر» است؛ یعنی فقهی است که سه دسته از گزاره های اعتقادی، اخلاقی و فقهیِ مبتنی بر آیات و روایات را دربر می گیرد، سوگمندانه حوزه شیعه به ویژه از دو سده اخیر از یک سو به فقه اصغر محدود شده و از سویی دیگر در حد زیاد؛ از بازخوانی مستقیم و واکاوی متون وحیانی شامل قرآن و روایات؛ یعنی همان دو میراث گرانسنگ پیامبر اکرم (ص) بازمانده است؛ چنان که سال ها به حاشیه رانده شدن تفسیر و حدیث در حوزه مشهود است.

از این جهت لازم است تا در همان محدوده فقه اصغر، روشی در مطالعات فقهی مورد توجه قرار گیرد که به جای عطف توجه بیشتر به آراء و انظار فقهی، متن روایات اهل بیت (ع) مدار درس و بحث قرار گیرد و از این طریق بخشی از اهتمام ضعیف حوزه ها به میراث روایی نورانی اهل بیت (ع) تدارک شود. افزون بر این، روش اجتهاد «روایت محور و فقاهت مدار» آثار و نتایج موثری را در پی می‌آورد که آگاهی از شرایط عصر صدور روایات، شناخت مذاهب فقهی مخالف، امکان استخراج مسائل مستحدثه و شناخت جایگاه و سیره اخلاقی اهل بیت (ع) از جمله آنها به شمار می روند.