شرح کافی – جلسه نهم – 99/4/26

بسم الله الرحمن الرحیم
 

ويَرَى النَّاسَ كُلَّهُمْ خَيْراً مِنْه وأَنَّه شَرُّهُمْ فِي نَفْسِه وهُوَ تَمَامُ الأَمْرِ؛ از شرایط نیل به کمال همین نکته است که انسان دیگران را از خود بهتر بداند.زیرا اگر معیار حال وضع کنونی باشد، او نمی تواند خود را بهتر از دیگران بیانگارد؛ زیرا از باطن و حقیقت رفتار دیگران و مزیرا قُرب و بُعد آنان نزد خداوند بی اطلاع است و اگر به ملاحظه بعد و فرجام کار باشد، که داوری به مراتب دشوارتر است.زیرا هیچ کس از فرجام کارها و أمور آگاهی ندارد: کس را وقوف نیست که فرجام کار چیست.و از آن که از مولفه های اصلی تحقق سعادت و نجات، حُسن عاقبت است که در اختیار کسی قرار ندارد، هیچ کس نمی تواند با قاطعیت خود را اهل سعادت و نجات بداند.

يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ لَا يَكْذِبُ وإِنْ كَانَ فِيه هَوَاه؛ در بسیاری از مواقع ریشه کذب و دروغ سبک مغزی و سبک سری است؛ زیرا دروغگو در اثر ضعف و انحطاط شخصیتی می کوشد خود را در جایی دیگر و با شرایطی دیگر معرفی کند.او برای خود پدر و مادر خیالی، مسافرت های خیالی و دیدارهای کاذب با چهره های مشهور داخلی  خارجی می تراشد، در حالیس که اگر از عقل بهره کافی داشت، از چنان اعتماد به نفسی برخوردار بود که هرگز خود را ناگزیر به کذب و دروغ نمی دید.

يَا هِشَامُ لَا دِينَ لِمَنْ لَا مُرُوَّةَ لَه؛ مروت از ریشه «مرء» به معنای «مرد» گرفته شده و به معنای مردی و مردانگی است و گاه از آن با تعابیری همچون جوانمردی، بزرگواری، انصاف، عیّاری، رجولیت و فتوت یاد می شود.مروت و فتوت جزو صفات در حوزه اخلاق انسانی است؛ یعنی اقتضای انسانیت انسان آن است که نسبت به دیگران فردی با مروت و با فتوت باشد. به قول رودکی:

گر بر سر نفس خود امیری، مردی             بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی

مردی نبود فتاده را پای زدن                     گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی

اگر اقتضای انسانیت انسان مروت و فتوت است، به طریق اولی اقتضای دین و دین داری فتوت خواهد بود.رابطه اخلاق انسانی با اخلاق دینی را می توان از درنگریستن در گفتار ذیل سالار شهیدان (ع) دریافت؛ آن جا که امام سپاه کوفه را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اگر دین ندارید، در دنیای خود «احرار» و «آزاد مرد» باشید: ويحكم يا شيعة آل أبي سفيان! إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحراراً في دنياكم؛  وای بر شما ای پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، پس در دنیایتان آزاد مرد باشید.مقصود امام آن است که ممنوعیت حمله و هجوم به زنان و فرزندان دو آبشخور اساسی دارد:

دین و آموزه‌های دینی؛ که بر اساس خداترسی و بیم از معاد بنیان نهاده شده و به استناد آموزه‌های دینی چنین رفتاری قبیح و حرام است.
اخلاق و منش انسانی؛ که از آن در گفتار امام با عنوان «آزادمردی در دنیا» یاد شده است؛ یعنی با صرف نظر از اخلاق دینی، هجوم به زنان و خُردسالان حتی از نگاه شرافت انسانی نیز زشت و محکوم است.در فقره مورد بحث اعلام آن که اگر فردی مروت ندارد، دین ندارد، ناشی از همین تحلیل است؛ زیرا اگر کسی از اخلاق انسانی بهره لازم نداشته باشد، هیچ گاه از اخلاق دینی بهره لازم نخواهد داشت. ولَا مُرُوَّةَ لِمَنْ لَا عَقْلَ لَه؛ آن که عقل ندارد، مروت هم ندارد؛ زیرا مروت در حوزه اخلاق انسانی نشان وجود شخصیت انسانی است که از شاخصه های اصلی آن برخورداری از عقل است.

وإِنَّ أَعْظَمَ النَّاسِ قَدْراً الَّذِي لَا يَرَى الدُّنْيَا لِنَفْسِه خَطَراً؛ خطر در این جا به معنای نصیب و بهره است.از آن جا که دنیا از ماده «دنوّ» به معنای نزدیک یا «دنیّ» به معنای دون و پست است، هر چه انسان به آن نزدیک شود، به همان میزان خُرد و ناچیز و بی مقدار می گردد و هر چه از آن دور شود، قدر و عظمت بیشتر پیدا می کند. از این جهت امام فرمود که بیشترین قدر و منزلت از آنِ کسی است که کمترین بهره و نصیب را از دنیا برای خود فراهم آورد.پیداست چنان که بارها اهل بیت (ع) تذکر داده اند، نکوهش آنان نسبت به دنیا ناظر به دنیاداری نیست، بلکه ناظر به دنیا مداری است؛ زیرا چه بسا کسی که سهم اندکی از دنیا دارد، اما به شدت دلبسته به دنیا است و در برابر، چه بسا که هیچ سهمی از دنیا ندارد، اما دلش سراسر مالامال از عشق و دلبستگی به دنیا است.والحمدلله رب العالمین.