زمینه‌های راهیافت شبهه در قرآن – ۶

۵. راهیافت روایات ناصحیح در منابع فریقین
بخشی از شبهاتی که پیرامون قرآن ارایه شده و می‌شود، به خاطر استناد به روایات تفسیری ناشی شده که در منابع غیر معتبر و نوعاً در جوامع حدیثی عامه بازتاب یافته است. در حقیقت این دست از روایات به خاطر ضعف سندی یا اشکالات محتوایی فاقد وجاهت علمی بوده و نمی‌توانند به عنوان تفسیر آیات مورد استفاده قرار گیرند؛
به عنوان نمونه آقای سها نویسنده کتاب «نقد قرآن» کتاب‌های تفسیری همچون تفسیر طبری و تفسیر الدر المنثور؛ کتاب‌هایی روایی همچون صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابی داود و کتاب‌های تاریخی همچون تاریخ طبری و سیره ابن هشام را جزو منابع خود معرفی کرده است.

افزون بر آن که تقریباً هیچ یک از کتب و منابع شیعی در شمار منابع مورد استناد او قرار ندارند، عموم منابع مورد استناد او از نگاه عالمان شیعه از اعتبار و و علمی کافی برخوردار نیستند.
از جمله روایات مورد استناد او در تفسیر آیات قرآن، روایت ذیل است: «عن عباس بن عبد المطلب قال كنا جلوسا مع رسول الله| بالبطحاء فمرت سحابة فقال رسول الله أتدرون ما هذا قال قلنا السحاب قال والمزن قلنا والمزن قال والعنان قال فسكتنا فقال هل تدرون كم بين السماء والأرض قال قلنا الله ورسوله اعلم قال بينهما مسيرة خمسمائة سنة ومن كل سماء إلى سماء مسيرة خمسمائة سنة وكيف كل سماء خمسمائة سنة وفوق السماء السابعة بحر بين أسفله وأعلاه كما بين السماء والأرض ثم فوق ذلك ثمانية أو عال بين ركبهن وأظلافهن كما بين السماء والأرض ثم فوق ذلك العرش بين أسفله وأعلاه كما بين السماء والأرض والله تبارك وتعالى فوق ذلك وليس يخفى عليه من أعمال بني آدم شئ»

سها در کتاب خود به استناد این روایت مدعی می‌شود که فاصله آسمان و زمین از نگاه قرآن با دستاوردهای علمی سازگاری ندارد؛ چنان که برخی با تکیه به روایاتی از این دست می‌گویند خداوندِ معرفی شده در قرآن موجودی مادی و جسمانی است که پس از آسمان و زمین و بر روی عرش قرار دارد! این در حالی است که کتاب مسند احمد و روایت مورد اشاره او از اعتبار لازم علمی برخوردار نیستند.

بسیاری از شبهه پراکنان قرآن چه بسا به رغم آگاهی از این نکته، به منظور تخریب چهره تابناک قرآن از این دست از روایات برساخته بهره می‌گیرند؛ به عنوان نمونه می‌دانیم که روایت مراجعه پیامبر اکرم| به ورقة بن نوفل در آغاز رسالت و تایید رسالت ایشان توسط ورقه که به نوعی به معنای تردید پیامبر نسبت به درستی وحی و تصدیق آن توسط یک فرد یهودی است، در منابع روایی همچون صحیح بخاری بازتاب یافته است. و داستان افسانه غرانیق نیز در برخی از این دست از منابع غیر معتبر انعکاس یافته است. با این حال این دست از روایات به صورت مکرر دستاویز معاندان برای شبهه افکنی نسبت به آموزه‌های قرآن قرار می‌گیرند.