نقد شبهات درباره کتب اربعه – ۲

۲. وجود فاصله زمانی میان تدوین کتب اربعه با عصر اهل بیت علیهم السلام

از جمله دلایل مدعیان شبهه در باره کتب اربعه آن است که می گویند میان تدوین کتب اربعه تا عصر اهل بیت علیهم السلام فاصله زمانی طولانی برقرار است و از این جهت روایات این کتب نمی توانند مستند به امام باشند.به عبارت روشن تر؛ درنگریستن در تاریخ زندگی صاحبان کتب اربعه نشان می دهد که هیچ یک از آنان و نیز سایر محدثان متاخر شیعه در عصر اهل بیت علیهم السلام نمی زیستند و حتی لزوماً یاران و اصحاب اهل بیت علیهم السلام را درک نکردند و آنان صرفاً بر اساس نگاشته های حدیثی موجود در عصر خود میراث حدیثی شیعه را فراهم آوردند.

نخستین کسی که اقدام به تدوین جامع روایی کرد، ثقة الاسلام کلینی است که متوفای ۳۲۹ هجری قمری است.این در حالی است که او حتی دوران امامت امام حسن عسکری را درک نکرد تا چه رسد به درک دوران پیامبر اسلام و امامت سایر اهل بیت علیهم السلام.فاصله زمانی او تا عصر رسالت و امامت شماری از اهل بیت علیهم السلام به بیش از دویست سال بر می گردد.این در حالی است که در کافی روایات فراوانی از هر یک از پیامبر یا امامان شیعه نقل شده است.وضعیت سایر کتب اربعه به مراتب سخت تر است؛ زیرا پس او شیخ صدوق و شیخ طوسی قرار دارند که به ترتیب متوفای ۳۷۰ و ۴۶۰ هستند.با وجود پذیرش فاصله زمانی گاه تا یک سده میان پدیدآورندگان منابع حدیثی تا عصر حضور اهل بیت علیهم السلام، دیگر نمی توان اعتبار و اتقان میراث روایی شیعه را پذیرفت؛ درست نظیر آن که در باره عهد عتیق و عهد جدید کنونی گفته می شود که سال ها پس از موسی علیه السلام و عیسی علیه السلام فراهم آمده اند.بدون تردید پذیرش وجود دو کتاب آسمانی به عنوان تورات و انجیل به معنای آسمانی دانستن دو کتاب موجود نیست.

در پاسخ به این شبهه باید گفت که فاصله تاریخی در تدوین جوامع حدیثی در میان اهل سنت اتفاق افتاد؛ زیرا نخستين دوره از ادوار حديثى اهل سنت، دوره ممانعت از تدوين حديث است که تا پایان سده اول استمرار یافت و باعث شد میان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا عصر تدوین جوامع حدیثی اهل سنت گاه تا دو سده فاصله بیافتد، اما در برابر؛ کتابت و تدوین احادیث از آغاز مورد اهتمام پيامبرصلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و نيز محدّثان شيعه بوده است و از اين رو عصرى با عنوان دوره ممانعت با تدوين حديث و در نتیجه فاصله افتادن میان عصر صدور روایات با عصر تدوین آنها در تاريخ حديث شيعه يافت نمى شود.به عبارت روشن تر؛ تاريخ حديث شيعه تا عصر رسالت و امامت از اتصال كاملى برخوردار بوده و هيچ حلقه اى از آن نيافتاده است.به همين دليل نخستين دوره تاريخى حديث شيعه را نخستين نگاشته هاى حديثى تشكيل مى دهد.

به دیگر بیان؛ گر چه میان صاحبان کتب اربعه و اهل بیت علیهم السلام فاصله زمانی وجود دارد، اما باید دانست که محمدون ثلاث برای تدوین کتب اربعه از کتب و منابع حدیثی ای بهره گرفتند که توسط اصحاب اهل بیت فراهم آمده و درست در ایام حضور پیشوایان دینی تدوین یافته بودند.از این کتب و منابع اولیه با عنوان «اصول اربعماة» یاد می شود.

عموم عالمان شیعه بر وجود «اصول اربعماة» و تکیه صاحبان کتب اربعه به آنها تاکید کرده اند؛ به عنوان نمونه شيخ بهايى در دفاع از اصالت اين اصول مى نويسد: «از مشايخ حديثى براى ما نقل شده كه روش صاحبان اصول آن بود كه وقتى حديثى از ائمهعلیه السلام مى شنيدند، بلافاصله آن را در اصول خود ثبت مى كردند تا با گذشت زمان نسبت به بخشى از اين روايات، يا همه آنها فراموشى به آنان دست ندهد.»  شهيد اول مى نويسد: «از پاسخ هاى امام صادقعلیه السلام چهار صد نگاشته از سوى چهارصد مؤلّف فراهم شد.»  محقق حلّى مى گويد: «تنها از پاسخ هاى امام صادق علیه السلام به پرسش ها، چهارصد تصنيف از سوى چهارصد مؤلف فراهم آمد كه به آنها اصول گفته اند.»

فاضل دربندى آورده است: «اماميه از دوران امير مؤمنانعلیه السلام تا دوران امام حسن عسكرى علیه السلام چهارصد كتاب فراهم آوردند كه به اصول معروف شده اند.»  شيخ آقا بزرگ تهرانى صاحب «الذريعة» پس از بررسى ديدگاه ها درباره تاريخ تأليف اين اصول چنين نتيجه مى گيرد که  قطعاً اين اصول در دوران ائمهعلیه السلامفراهم آمده است.

بر اساس گزارش هاى تاريخى اين اصول تا دوران صاحبان جوامع اوليه شيعه؛ يعنى محمّدون ثلاث وجود داشته و مورد استفاده آنان قرار گرفته است.نيز شمارى از آنها نيز تا زمان محمد بن ادريس حلّى (م ۵۹۸)؛ سيد بن طاوس (م ۶۷۳)؛ شهيد ثانى (م ۹۶۶)؛ كفعمى (م ۹۰۵) و نيز شمار محدودترى از آنها تا دوران علامه مجلسى (م ۱۱۱۱)، شيخ حرّ عاملى (م ۱۱۰۴) و ميرزا حسين نورى (م ۱۳۲۰) باقى ماند و مورد استناد آنان قرار گرفت. شيخ آقا بزرگ تهرانى در الذريعه با استفاده از منابع تاريخى و رجالى، هم چون رجال نجاشى، فهرست شيخ طوسى معالم العلماءِ ابن شهر آشوب و منابعى ديگر فهرست ۱۲۲ اصل از ميان اصول أربعماة را بر شمرده است.

افزون بر این ثقة الاسلام کلینی بخش عمده ای از روایات کافی را از مشايخ و اساتید خود نقل کرده که عموم آنان عصر اهل بیت علیهم السلام را درک کرده بودند؛ مشایخی همچون احمد بن ادريس ابن احمد، (ابو على اشعرى)، احمد بن عبدالله بن احمد بن محمد بن خالد برقى، ابن فرّوخ صفّار، صاحب بصائر الدرجات، محمد بن يحيى العطّار، احمد بن ادریس قمی و على بن ابراهيم قمی.

شیخ صدوق نیز از طریق مشایخ خود همچون احمد بن محمد بن عطار اشعرى قمى، ابو محمد، جعفر بن احمد بن على، فقيه مروزى، صاحب نوادر الاثر، جعفر بن محمد بن شاذان، ابوالقاسم، جعفر بن محمد بن قولويه قمى، حسن بن ابراهيم بن هاشم، مزه بن احمد، از فرزندان امام صادق علیه السلام، على بن ابراهيم رازى، على بن احمد بن عبدالله بن احمد بن محمد بن خالد برقى، على بن احمد بن مهزيار و على بن بندار با یک یا دو واسطه با اهل بیت اتصال داشت.بر این اساس چنان نیست که کسی گمان کند که میان صاحبان کتب اربعه با دوران اهل بیت علیهم السلام فاصله زمانی قابل ملاحظه و خلأ تاریخی وجود داشته است.