۲. همراه بودن وحی با شهود آگاهانه تعینی
افزون بر متون دینی در عرفان و نیز فلسفه در کنار وحی از دو پدیده الهام و وسوسه نیز سخن به میان آمده است. وسوسه را باید پیام شیطانی دانست که بسان الهام بسیار سریع و ناشناخته در قلب افکنده میشود. منشأ وسوسه شیطان است و پیام وسوسهای افزون بر آن که باعث اضطراب و پر آشوب شدن سرزمین جان میشود، همواره با رهاوردی در جهت عکس رهاورد وحی در حوزه عقیده و اخلاق همراه است؛
یعنی وسوسه یا به تشکیک و تضعیف باورهای دینی منجر میشود و یا در هم شکستن بنیانهای اخلاق و دعوت به گناه و شکستن حریم الهی را به همراه میآورد.
در برابر، الهام را باید پیامی الهی دانست که چه بسا ممکن است توسط فرشتهای آسمان در دل بندهای صالح افکنده شود. الهام افزون بر آن که با سکون و آرامش روحی همراه است و همواره رهاوردی همسو با دین و آموزههای دینی در حوزه عقید و اخلاق به همراه میآورد و انسان را چند گام به سعادت دنیوی و اخروی نزدیک میکند.
با صرف نظر از آثار و رهاوردهای وسوسه و الهام، این دو پدیده از آن جهت که امری پنهان و پوشیده از ماده بود و منشأ و مُنشای آنها برای انسان روشن نیست، با یکدیگر مشترکاند. به عبارت روشنتر؛ در باره الهام انسان نمیداند که فلان الهام توسط چه کسی و چگونه در دل او افکنده شده است.
از این رو غالباً از آن به بارقههای امیدبخش در دلها، یاد میشود و گاه حتی انسان درباره محتوای آنچه در دل افکنده شده از آن جهت که آیا رحمانی یا شیطانی است، تردید میکند؛ نظیر یک حساب بانکی که برای عموم مردم جهت واریز وجوه با عنوان مساعدت و همکاری اعلام شود و عموماً دریافت کننده وجوه نمیداند که چه کسی با چه ویژگیها و انگیزهای وجوهی در آن واریز کرده است، اما وحی در مرتبهای بس متعالیتر به مثابه حساب خاص بانکی است که صاحب حساب میداند از چه منشأیی، چه مبلغی و با چه انگیزهای در حساب او واریز شده است.
به عبارت روشنتر؛ وحی همواره با شهود تعینی نسبت به منشأ و محتوا همراه داشت؛ به این معنا که وقتی پیامبری از رهگذر وحی پیامی را دریافت میکند، این وحی آن چنان با شهود و آگاهی همراه است که به هیچ وجه شک و تردید در منشأ یا محتوای وحی یا امکان آمیختگی آن با وسوسهای شیطانی معنا ندارد. با این توضیح حتی اگر تجربههای عرفانی را از نوع الهام بدانیم که لزوماً همیشه چنین نیست، چنان که در تجربههای شیطانی عنصر وسوسه حضور دارد نه الهام، باید از یاد نبریم که الهام هیچگاه از نظر وضوح و شهود در منشأ و محتوا به پای وحی نرسیده و فرسنگها میان آنها فاصله وجود دارد.