میان وحی با تجربههای عرفانی از هفت جهت تفاوت وجود دارد که عبارتند از:
- خطاپذیری تجربههای عرفانی؛
- همراه بودن وحی با شهود آگاهانه؛
- تجربههای عرفانی رهاورد جوشش درونی عارف؛
- سهیم بودن همه انسانها در مواجید عرفانی؛
- عدم دخالت سیر و سلوک در تجربه نبوی؛
- منعکس بودن مواجید عرفانی در متون وحیانی؛
- تحقق دو عنصر: عصمت و اعجاز در وحی. در نگریستن در این تفاوتها نشان میدهد که همسان انگاری میان وحی و تجربههای عرفانی از هر جهت مردود است.
۱. خطا پذیری تجربههای عرفانی
به اذعان خود عارفان تجربههای عرفانی به دو دسته رحمانی و شیطانی تقسیم میشوند. مقصود از تجربه عارفانه شیطانی آن است که گاه میشود که شیطان و جنود آن در قوه خیالی یک عارف یا سالک تصرف کرده و مطالب و آموزههای ناصحیح و شیطانی را در قالب مواجید عرفانی به قلب او القا میکنند. براین اساس، همواره در عرفان از خطر این پدیده هشدار داده شده و با ارایه معیارهای کشف و شهود صحیح از کشف و شهود نا صحیح باز شناسانده شده است.
آیت الله جوادی آملی در این باره چنین نگاشته است: «حكمت متعالیه و عرفان نظری مبرهن میزان خوبی برای تشخیص شهود مشوب از كشف خالص است؛ یعنی سالك شاهد گرچه در حین شهود احتمال خلاف نمیدهد، لیكن بعد از تنزل از منزلت شهود دل و هبوط به جایگاه فكر احتمال میدهد آنچه مشاهده كرده ناصواب است؛
در این حال اگر دسترسی به كشف معصوم داشته باشد و بتواند دوباره به نشئه شهود برگردد و كشف ناب را معیار شهود خاص خویش قرار دهد و طمأنینه حاصل كند نوسان و اضطراب فكری نخواهد داشت وگرنه بهترین راه برای تشخیص سره از ناسره استمداد از مبانی متقن حكمت متعالیه است.» کتاب پیام قرآن سه معیار برای تشخیص كشف صحیح به دست داده است كه عبارتند از: «۱. مكاشفات رحمانی علاوه بر یقینی و قطعی بودن همیشه همراه با سطح بسیار والایی از ایمان، یقین و معرفت و اخلاص و توحید و عمل صالح است به عكس مكاشفات شیطانی؛ ۲. مكاشفات حقیقی هماره با كتاب و سنت هماهنگ است؛ ۳. محتوای مكاشفات صحیح هماره با عقل كاملا سازگار است و از خیال باقی به دور است.»
از سویی دیگر، احتمال دخالت شیطان که ممکن است مواجید شیطانی و گمراه کننده به دنبال داشته باشد، از میزان اطمینان از این است از تجربهها میکاهد در حالی که در پدیده وحی در آنجا که به صورت مستقیم تحقق مییابد و چه آنجا که با وساطت فرشته انجام میپذیرد، دخالت شیطان و پیامهای شیطانی به طور کامل منتفی است.
برای اثبات چنین ادعایی از براهین عقلی و نقلی استفاده میشود. نزول وحی با درک شهود و تعین کامل به گونهای که مبدأ، واسطه و مقصد وحی برای پیامبر به مثابه آفتاب آشکار میشود، از جمله براهین عقلی است. تاکید آیات مکرری در قرآن بر عدم امکان تسلط و سیطره شیاطین بر روان پیامبران، از جمله شواهد نقلی مدعا است؛ چنان که بر اساس همین پیش فرض، اسطوره غرانیق به شدت از سوی دانشوران مسلمان مورد انکار قرار گرفته است؛ چنان که عموم صاحب نظران روایات دال بر مسحور شدن پیامبر را مردود دانستهاند.